حـــــــــــیاط خــلوتـــــــــــــــــ
هــمه چـی از هــمه جـا
دل من یه روز به دریا زد و رفت پشت پابه رسم دنیا زد و رفت زنده ها خیلی براش کهنه بودن خودشو تو مرده ها جازد ورفت هوای تازه دلش می خواست ولی آخرش توی غبارها زد و رفت دنبال کلید خوشبختی میگشت خودشم قفلی رو قفلها زد و رفت حیوونی تازگی آدم شده بود به سرش هوای حوا زد و رفت......... نظرات شما عزیزان: جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 4:6 :: نويسنده : فرهاد گلستانی
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |